نظری که من در پایین مینویسم در مورد فرم ادوپرفیوم این عطر هست که در سال 2018 عرضه شده و نه فرم ادوتوالت که در سال 2015 عرضه شده و این صفحه به اون اختصاص داده شده و به علت نبودن صفحه ی مربوط به نوع ادوپرفیوم این عطر تحلیلم رو در زیر مینویسم:
در این عطر از نتهایی مثل کهربا و آبنوس و مشک استفاده شده است. این نتها؛ در ظاهر عطر رو به سمت زمستونی شدن سوق میدن. خود من با دیدن نتهای عطر گفتم که خوب معلومه که این عطر عطری هست برای فصول خیلی سرد سال. حتی آبان و آذر هم نه! بلکه دی که سردترین ماه ساله!! ولی پس از استفاده از عطر سورپرایز شدم.
هر شخصی که کمی در مورد نتهای عطر مطالعه داشته باشه؛ با دیدن نتهای این عطر میگه که به احتمال خیلی زیاد این عطر برای فصول سرد ساله. ولی وقتی که خودش این عطر رو امتحان میکنه و چندین بار میپوشه؛ تازه متوجه میشه که نخیر! با عطری تقریبا مفرح (به اصطلاح عامیانه همون Fresh) روبرو هست. در واقع نتهای عطر طوری با هم ترکیب شده اند که یک آکورد درست کرده اند که عطر رو به سمت بهاره (تابستانی) شدن سوق میده و بویی تقریبا شاداب و کمی صابونی و شایدم در حدودی بشه گفت تمیز ایجاد میکنه و البته باز هم شما میتونید بوی مشک رو تقریبا بطور واضح در اکثر طول عمر عطر استشمام کنید.
عطری هست که برای فصول گرم سال قابل استفاده هست. بوی عطر بیشتر حالت مرکباتی؛ سروی داره. از نظر پخش بو بسیار قوی هست. البته برخلاف اکثر کارهایی که برای فصول گرم سال استفاده میشن و خیلی لایت و سبک هستند و سریع هم از روی پوست جدا میشن؛ این کار؛ کار قابل توجهی هست.
نکته ای که در مورد این عطر وجود داره این هست که ممکنه که برای اکثر افراد عطر سنگینی باشه و باعث سردرد بشه. شخصا بنظرم عطر خیلی خوبیه و برای فصول گرم سال هم طراحی شده؛ ولی سنگینی زیاد عطر آدم رو یاد عطرهای مخصوص فصول سرد سال میندازه...
عطری است با بوی غالب زیره. زیره در مجموع بیش از 95 درصد از کل عمر بویایی عطر قابل شناسایی هست. در ابتدای شروع اسپری عطر؛ تا یک ساعت بوی غالب ادویه ای است. یه حالتی مثل ادویه ای که ایرانی ها در برنج و خورش استفاده میکنن. بعد از اون دیگه زیره عنان کار رو در دست میگیره و تا انتها یکه تازی میکنه. این عطر رو در گروه ادویه ای قرار داده اند؛ ولی به نظر من میشه تا حدودی این عطر رو در گروه خوراکی نیز قرار داد
عطر فیت عطری است با ساختار بویایی ساده و از تغییرات نت بویایی زیاد در این عطر خبری نیست
پخش رایحه متوسط رو به بالایی داره و عمر عطر هم که دیگه مثل اکثر کارهای برند آمواژ جای هیچ حرفی رو باقی نمیزاره و بالای 12 ساعت ماندگاری داره
عطری است که طول میکشه که به حالت پایدار خودش برسه.
این عطر در شروع استفاده؛ بوی شدید الکلی میده. البته نه الکل معمولی که اکثرا تصور میکنن. منظور کلی از الکل اکثرا الکل اتیلیک هست؛ در حالیکه این عطر در شروع استفاده بوی الکل متیلیک میده . بوی شدید الکل زیاد ادامه پیدا نمیکنه و بویی ادویه مانند به الکل اضافه میشه. البته در این مرحله بوی الکل کامل از بین نمیره. بعدا از حدود سه ربع بوی کاکائو اضافه میشه و وقتی که یک ساعت و ربع از عمر عطر میگذره؛ بلاخره بوی الکلی بطور کامل از بین میره و عطر با خودش بلاخره به آشتی میرسه. از این به بعد بوی عطر تغییر محسوسی نمیکنه و همون بوی کاکائویی خودش رو حفظ میکنه.
بوی این عطر در مرحله ی نتهای میانی و پایه؛ بسیار شبیه به عطر
L'Instant de Guerlain pour Homme
میشه و فضایی که ایجاد میکنه تا حد بالای ۹۰ درصد شبیه به عطر ذکر شده میشه.
پخش بوی ملایمی داره و دوامش هم متوسط رو به پایین هست.
عطری هست با ساختاری ساده که تغییرات بویایی بسیار کمی داره و خیلی سریع به بوی اصلی خودش میرسه. در ترکیبات عطر به نعناع هندی؛ شیرین بیان؛ ادویه و رازیانه اشاره شده. در حالیکه بوی این عطر درواقع به طور کاملا مشخص شامل هیچکدوم از این مواد نیست. در نظر بگیرین چندین مواد غذایی با بوهای مختلف رو که آنها رو با هم ترکیب میکنید و میپزید (یا سرخ میکنید). بویی که در مرحله پخت غذا ایجاد میشه کاملا با بویی که تک تک مواد اولیه دارند متفاوته. حال این مورد کاملا در مورد این عطر صدق میکنه و بوی نهایی عطر شباهتی به هیچکدوم از مواد ذکر شده نداره. با این حال بویی که این عطر داره؛ بسیار خوشبو و غیر قابل بیانه. یه حالت شادابی و سرخوشی خاصی داره. در واقع یه انرژی مثبتی از خودش ساطع میکنه. فکر نمیکنم کسی باشه که اصلا این عطر رو دوست نداشته باشه
علی رغم اینکه اکثرا این عطر رو مناسب فصول سرد سال میدونن؛ به عقیده ی من این عطر بیشتر مناسب فصل بهار هست
عطری است که به نظر من در گروه فلورال یا گلی قرار داره و نه در گروه شرقی چوبی. شروع کار با یک حس انیمالیک (حیوانی) نسبتا شدید شروع میشه که این شروع آدم رو کمی غافل گیر میکنه. ۵ دقیقه بعد؛ بوی گل مریم به بوی حیوانی اضافه میشه. این ترکیب رایحه ای؛ حدود ۱۵ دقیق از کل عمر عطر رو در بر میگیره. . بوی عطر در این زمان مثل این میمونه که گل مریم داره خودش رو از داخل منجلاب باتلاق حیوانی خارج میکنه. دستش رو به یک طناب که تقریبا نزدیکش هست میگیره و خودش رو خوشبختانه سریع نجات میده (دست و پا نمیزنه که وقت زیادی طول بکشه تا از این باتلاق نجات پیدا کنه) . از اینجا به بعد هست که دیگه عطر رو به شکفته شدن حرکت میکنه. البته در این بین سدر هم یک چهره جدید از خودش نشون میده و بویی که در این عطر از سدر حس میشه با بقیه کارهایی که من از سدر استشمام کردم فرق داره. یه بوی ملایمی از سدر که بویی ملس مانند همراهش هست در بستری از گل مریم بعد از اون بحران اولیه وجود داره.
عطر سدر از برند سرج لوتنز عطری است که ظاهرا یونی معرفی شده؛ ولی به نظر من خیلی بیشتر به سمت زنانه تمایل داره. البته برای آقایانی که میخواهند یه عطر سبک گلی رو در روزهای بهاری تجربه کنند میتونه انتخاب خاصی باشه.
در ابتدای اسپری؛ حجم فوق العاده فلفل مانع از بوی کردن موضع به طور کامل میشه. البته این بو 15 ثانیه بیشتر طول نمیکشه و بعد باریجه سریع جای فلفل رو میگیره. 2 دقیقه از طول عمر عطر میگذره که این تاپ نوت به کار خود پایان میده و عطر وارد مرحله بعدی عمر خودش (نت میانی) میشه. در این حالت در ابتدا گیاه آنجلیکا (یا همون سنبل خطایی) کاملا غالب هست و بتدریج خس خس به این بو اضافه میشه و همراهی اون با سدر بویی که خیلی خیلی کم به ترشی تمایل داره رو ایجاد میکنه.
بعد از 40 دقیقه؛ بوی عطر بسیار شبیه به عطر اونتوس از برند کرید میشه. و یک ساعت بعد از اینکه عطر رو اسپری کردید؛ بوی بسیار ملایم بخور عطر رو به کمال خودش میرسونه.
این عطر بنظر من انتخاب بسیار مناسبی برای بهار هست. واقعا ساخته شده برای فصل بهار و با شرایط آب و هوایی اون زمان یه هارمونی بسیار قویی رو ایجاد میکنه.
وای ! چه بوی خوبی داره. اصلا نمیتونم توصیف کنم بویش رو. عناصر سازنده عطر هم که در توضیحات مربوطه مشخصه. ولی دقیق نمیتونم بگم که بوی غالب این عطر مربوط به کدوم ماده هست. البته عطر ی هست به نام Orange &Litsee L`Essence des Notes که در اون از گیاه مرزنجوش استفاده شده. اگه این عطر رو که بوی غالب آن گیاه مرزنجوش (و در کنارش پرتقال) هست رو بو کرده باشید؛ متوجه این بوی بخصوص گیاهی در عطر فوکو اینفرناله نیز خواهید شد.
البته نمیدونم چرا؛ ولی منو یکم یاد "Gray Vetiver, Tom Ford" میندازه. یه جورایی شبیه اونه. ولی به نظرم بوی فوکو اینفرناله "نارنجی" تر هست.
معنای اسم این عطر از زبان ایتالیایی "آتش دوزخ" هست. فکر میکنم اسمش خیلی بی ربط هست و اصلا بیان گر ذات عطر نیست!
این عطر در گروه چوبی شرقی قرار داره. ولی؛ بوی کاملا غالب؛ مربوط به شمعدانی هست. اگر برگهای شمعدانی رو بوییده باشید؛ متوجه بوی نافذ و کمی تلخ آن شده اید. به خاطر این بوی نافذ و اصطلاحا تمیزی که داره؛ استفاده از این گیاه در صنعت عطر سازی؛ حالتی شبیه به صابون و تمیزی رو در نظر آدم ایجاد میکنه.
دانهیل قهو ه ای عطری است با پخش بو و ماندگاری متوسط.
من از این عطر واقعا تعجب کردم. تا حالا عطری به کم دوامی و پخش بوی ضعیف تا این حد تست نکرده بودم. دوام عطر زیر 30 دقیقه هست! از لحاظ پخش بو هم که خود کسی که عطر زده؛ به زحمت متوجه میشه که عطر زده.
فقط نقطه قوت این عطر بوی مطبوعی هست که تا حدی! میتوان با دقت کردن زیاد متوجه آن شد....
برای من خیلی عجیبه که من تمام عطرهای برند مارلی رو تست کردم و از همه شون هم خوشم میاد و عاشق بعضی هاشون هستم. ولی نمیدونم چرا از این یکی اصلا خوشم نمیاد. بوی بادام در کنار وانیل؛ در این عطر به انسان یک حالت خفقان و کمبود اکسیژن القا میکنه. انگار که آدم بی قرار میشه و خودش هم نمیدونه از چی هست. ولی من با چند بار اسپری این عطر در روزهای مختلف؛ دقیقا این حالات گفته شده برایم ایجاد شد.
عطری است بسیار خوشبو که برای اواخر پاییز و زمستان مناسبه. نتهای غالب این عطر عود؛ پاپیروس؛ خس خس و نعنا هندی هست. ترکیب این نتها با هم کاملا مناسب هست و تناسب نتها با هم بویی بسیار نافذ رو ایجاد میکنه که اگه روی دستتون تست کرده باشین؛ مرتب دوست دارید که این عطر رو استشمام کنید و رایحه نافذ اون رو به اعماق ریتین خودتون وارد کنید!!
عطری هست که از نظر نوع رایحه جز موارد نادر در صنعت عطرسازی است. زیرا در این عطر از کامکوات که نوعی میوه از مرکبات هست استفاده شده است. ولی به هیچ عنوان روی پخش بو و ماندگاریش حسابی باز نکنید....
من از اکثر عطرها بدم نمیاد. ولی این یکی رو اصلا دوست ندارم. با وجوداینکه بوی شیرین رو در عطرها دوست دارم؛ ولی این عطر بوی شیرینی ناخوشایندی داره. مقدار زیادی منو یاد شله زرد میندازه.
صدف خانم؛ نوع بوی وتیوری این عطر حالتی شبیه به خاک داره. در واقع خس خس در کشورهای مختلف؛ به علت اختلاف آب وهوایی شون؛ اختلاف بو دارند. بویی که از این عطر به مشام میرسه؛ همونطور که گفتم؛ حالت خاکی داره و اون بویی رو که از اکثر عطرهای حاوی وتیور استشمام میکنید؛ در این عطر پیدا نخواهید کرد ( منظور بوی تمیزی و طراوت وتیور در اکثر عطرهاست).
اگه به بوی وتیور علاقه دارید؛ یکی از نمونه های عالی اون رو میتونید در عطر Tom ford, Gray Vetiver استشمام کنید که واقعا نافذ و جذابه...
با وجود اینک این عطر زنانه هست؛ ولی بنظر اینجانب برای آقایان هم کاملا مناسب هست و بوی پودری؛ خوراکی دارد. و یه حالت گاز دار داره. انگار دارید یه نوشیدنی خوراکی و کمی ترش رو که گاز دار هست؛ از فاصله ی کم استشمام میکنید و ذرات دی اکسید کربن موجود در نوشابه ی فرضی عطر نوشابه مذکور رو به مشام شما میرسونن.
در ابتدا باید در مورد نامگذاری این عطر صحبت کنم. این عطر همونطور که مشخصه به اسم یخ هست و شیشه ی عطر هم به شکل کاملا زیبایی به این مورد اشاره میکنه. از نظر من این اسم گذاری کاملا نامربوطه. گیاهانی مثل نعناع هستند که این حس سردی رو القا میکنند. در حالیکه در این عطر از نت نعناع اصلا استفاده نشده و عطر؛ عطر بسیار خنکی به هیچ وجه نیست و حتی میشه گفت که بطور یکسان در فصول بهار و تابستان میشه ازش استفاده کرد و مثل عطرهای خیلی خنک فقط مخصوص فصول خیلی گرم سال نیست.
این عطر در ابتدا با بوی واضح خاک مرطوب شروع میشه. از همان شروع اسپری کردن؛ بویی ریشه مانند داره. دقیقا مثل اینه که یک گیاه ریشه دار رو از خاکی که تازه به آن اب داده شده در میارین بیرون و ریشه اش رو بو میکنین بعد ده دقیقه از اون رطوبت ریشه گیاه کاسته میشه و کم کم به سمت شاداب بودن (فرش بودن) حرکت میکنه بطوری که بعد از بیست دقیقه هیچ اثری از اون ریشه ی مرطوب وجود نداره. این حسی که در این مرحله وجود داره بطور قطع و یقین مربوط به گیاه نعناع هندی یا پاچولی میشه.
بعد از 30دقیقه جوز هندی کم کم بویش ظاهر میشه اگه بخواهم تشخیص نت جوز هندی رو از دیدگاه خودم بیان کنم باید یه نوار قلب رو تجسم کنید که در کف این نوار قلب نت نسبتا شاداب و فرشی در حال انتشاره و با گذشت زمان به یکباره پیک جوز هندی زیاد میشه بطوری که شما که داشتین به مدت مثلا 20 ثانیه موضع رو بو میکردین و تنها نت تقریبا فرش رو حس میکردین؛ به یکباره نت جوز هندی ظاهر میشه و درست مانند همون حرکات الکتروکاردیوگرام دوباره محو میشه و به حالت نت قبلی که نت فرش بود میرسه. منظورم اینه که جوز هندی در تمام زمانهای نت های میانی عطر قابل استشمام نیست.
حدود سه ربع که از عمر عطر گذشته عطر آیس من موگله خیلی شبیه به عطر دبیت مردانه از برند باربری و نیز عطر پیور شات از برند موگله میشه. خود من اولش یکم از ابتدای شروع عطر ناامید شدم. ولی بعد از سه ربع که بوی خوب و فرح بخش عطر دبیت رو حس کردم؛ عقیده ام راجع به این عطر تغییر کرد. تغییر نت بویایی عطر از نتهای ابتدایی به میانی بسیار مشهوده و به نظرم هر کسی کامل متوجه تغییر در پلکان بویایی عطر میشه. بعد از ظاهر شدن نت فرح بخش ذکر شده دیگه تغییری رو در عطر نخواهید دید و تا انتها به همین نحو خواهد بود.
کاش آقای ژاک هوکلیه سازنده ی عطر نتی دیگه غیر از نت موجود رو برای عطر در مرحله ی نت ابتدایی در نظر میگرفت. مثلا گیاه نعناع که لااقل متناسب با اسم عطر باشه. در ضمن فکر میکنم که این نت آغازین یه عامل بازدارنده در خرید عطر در کسانی که فقط عطر رو با زدن به دستشون بلافاصله تهیه میکنند؛ باشه.
عطر جالبی هست در مجموع. از چه نظر؛ در ادامه خدمتتون عرض میکنم. اولش که با بوی نسبتا تلخ و گاز دار شروع میشه. در واقع شروع ویسکی مانند داره. بعد از 5 دقیقه؛ گریپ فروت باعث میشه که بوی این عطر تا حدی شبیه به عطر بلو از برند شانل بشه. این رایحه ی بلو شانل مانند زیاد دوام نمیاره. بعد از حدود 15 دقیقه شما بطور محسوسی بوی تونکا رو احساس خواهید کرد. در اینجا عطر پرایو باز از نظر بویایی خیلی شبیه به عطر دیگه ای میشه (عطر آرمانی کد از برند جورجیو آرمانی) در واقع میشه گفت که عطر پرایو از برند کارولینا هررا بعد از حدود 20-15 دقیقه خود عطر آرمانی کد میشه! این شباهت بویایی دیگه تغییری نمیکنه و عطر تقریبا با همین رایحه ادامه پیدا میکنه و با همین بوی خطی خودش از این به بعد تا آخر کار ادامه پیدا میکنه.
نمیدونم علت شباهت این عطر به دو عطر یاد شده برای چیه. عطر پرایو کارولینا هررا از این دو عطر نام برده تقلید کرده؛ یا اینکه شباهت مربوطه کاملا اتفاقی هست. ولی در هر حال این عطر بعد از دو عطر مذکور وارد بازار شده و ممکنه از دو عطر فوق کمی در خلق رایحه اش الهام گرفته باشه. البته مدت زمان شباهت این عطر به بلو شانل خیلی کوتاهه ( در حد چند دقیقه و اصلا زیاد نیست). ولی مدت زمان شباهت این عطر به عطر آرمانی کد دیگه خیلی زیاده و شاید بشه گفت 85 در صد کل زمان این عطر بویی شبیه به آرمانی کد از برند جورجو آرمانی داره.
اولش با بوی مرکباتی شروع میشه. بویی شبیه به پرتقال داره ولی ترشی پرتقال رو نداره. با وجود اینکه در نتهای عطر به نت پرتقال اشاره نشده؛ ولی تا حدود 5 دقیقه بوی مرکباتی پرتقالی وجود داره. بعد از حدود 5 دقیقه بویی فلورال از نوع گلهای سفید به عطر اضافه میشه. شاید بشه گفت که این گل؛ گل جعفری هست و چون احتمالا منشا رایحه ی این جعفری از افریقا بوده و گل جعفری هم تقریبا گرد و توپ مانند هست؛ باعث شده که اسم این عطر رو "توپی از افریقا" بزارن.
البته در اینجا بوی فلورال در کنار بوی خس خس حس میشه. خس خس مربوطه باید از نوع خس خس ماداگاسکاری باشه که یه ته بوی شیرین به عطر میده. بوی عطر بعد از این تغییرات دیگه میشه گفت تغییر خیلی محسوسی نمیکنه.
این عطر از نظر من در درجه ی اول برای بهار مناسبه و در درجه دوم تابستان. البته نمیتونم این عطر رو عطری تابستونی بدونم و اینکه فردی بخواهد این عطر رو صرفا جهت استفاده در تابستان بخره؛ از نظر من زیاد منطقی نیست.
شروع عطر با یک سبک کاملا گیاهی و سبز هست و این رایحه فقط بصورت بسیار شفاف و بقول معروف بولد در نتهای ابتدایی عطر یعنی تا حدود دقیقه اول وجود داره و با وجود اینکه تقریبا تا انتهای نتهای میانی عطر این رایحه ی سبز وجود داره؛ ولی دیگه صلابت لحظات اول رو نخواهد داشت. اگر به نتهای ابتدایی عطر توجه کنید؛ بطور حتم وجود نعنا رو تصدیق خواهید کرد. بعد از 5 دقیقه؛ یک بویی که شبیه به برگهای خشک چای سیاه هست اضافه میشه. البته این بو؛ بویی نیست که ما معمولا از برگهای چای سیاه در حافظه داریم. به نظرم یک بوی چای به اصطلاح بزک دوزک شده و شیک هست. انگار ناخالصی ها گرفته شده و موادی در کنار این رایحه ی برگهای چای سیاه؛ به عطر افزوده شده تا بوی عطر رو خوشایندتر بکنن. من با بوی درخت غان آشنا هستم. نمونه ی مشخص این بو رو شما میتونید در عطر
Gentlemen, Only Casual Chic
تجربه کنید. در عطر راشن تی هم بوی درخت توس در کنار بوی برگهای چای سیاه؛ یک آکورد خاصی رو که در بالا شرح دادم ایجاد کرده.
در نتهای انتهایی هم رایحه ی قبلی کمرنگ میشه و بوی تمشک و عود خودش رو نشون میده. عود خیلی ملایم حرکت میکنه و با تمشک و برگ چای بوی بسیار مطبوعی رو ایجاد میکنه.
عطر راشن تی از برند ماسک در مجموع پخش بوی خوبی داره و زمان ماندگاری اش هم متوسط.
تاباروم یه عطر نیمه گیاهی از برند کرید هست. شدت گیاهی بودن این عطر خیلی زیاد مثل عطرهای گرین نیست؛ ولی در عین حال با بو کردن عطر یه حس منشا گیاهی رو هم قطعا متوجه خواهید شد. در مرحله ی تاپ نت بوی نارنگی آبداری رو متوجه میشید. بوی مربوطه یکم به ترشی میزنه و در واقع یک نارنگی ترش هست که هنوز کامل نرسیده. شاید هم این ترشی مربوط به میوه ی ترنج باشه. در هر حال ترکیب جالبی رو در مرحله نت ابتدایی ایجاد کرده. در نتهای عطر به زنجبیل و توتون اشاره شده. ولی رد خیلی محسوس و واضحی از این دو ماده رو تجربه نخواهید کرد. دوستداران عطرهای تنباکویی صرف اگه این عطر رو به هوای اینکه عطری تنباکویی هست تست کنند؛ قطعا پشیمون خواهند شد. چون از اون بوی خاص توتون در اینجا خبری نیست و اصلا نمیشه عطر تاباروم رو عطری تنباکویی صرف دانست. بوی عطر در مرحله ی نتهای میانی شامل آکوردی از زنجبیل و تنباکوست. در واقع کاملا میکس و ترکیب شده هست و با تفکیک زیاد قابل شناسایی نیست.
عطر تاباروم از معدود عطرهای برند کرید هست که از اون بوی خاص امضا مانندی که در اکثر عطرهای این برند وجود داره؛ خبری نیست (منظورم از این بوی امضا مانند؛ یه بوی نیمه شیرین و خامه ای و غلیظ هست که در اکثر کارهای برند کرید در مرحله ی نتهای میانی شان قابل تشخیص هست) و نتهای میانی عطر برعکس مرحله ی نتهای ابتدایی یکم ملایمتر و ضعیفتر هستند.
شروع عطر با بوی نعنا و ریحان هست. بعد از مدت خیلی کوتاهی؛ یک بوی خیلی خاصی که در واقع به نظر من امضای عطرهای کرید هست؛ به ترکیب اضافه میشه. البته یه بوی سروکوهی رو هم قشنگ و بطور محسوس میشه در 10 دقیقه ی اول شروع عطر متوجه شد. هر چی که از عمرعطر میگذره؛ این رایحه ی امضا کرید زیادتر میشه و این رایحه امضا به نظر من طوری هست که در اصل شیرین نیست. ولی یک حالت شیرینی مانند خیلی خامه ای و سنگین رو القا میکنه که بنظر من یه حالت سرسنگینی رو ایجاد میکنه. عین همین رایحه ی امضا مانند کرید رو در خیلی از عطرهای دیگه از این برند تجربه کردم. یک نمونه ی واضح اون در سیلور مانتین واتر هست که اگه دوستان این دو عطر رو دقیق روند تغییرات بویاییشان رو در ذهنشون تحلیل کنند؛ به احتمال زیاد به نتیجه ی من خواهند رسید که در هر دوی اونها این رد پای امضای بویایی وجود داره. بعد از حدود 45 دقیقه اون حالت امضا مانند یکم فروکش میکنه و کمی به سرو کوهی اجازه ی خود نمایی میده و عطر رو یکم شبیه به عطر جونیپر اسلینگ از برند پنهالیگن و یا عطر یوزو فو از برند پرفیوم د امپایره میکنه. در واقع در اینجا ما از مرحله ی نتهای میانی وارد نتهای پایانی میشیم. ترکیب بویایی مذکور؛ باز هم در نتهای پایانی تغییر میکنه و یه رایحه ای گل مانند به اون اضافه میشه.
من به شخصه از نت پایانی عطر رویال واتر فقط خوشم میاد و سایر روایح در مراحل نتهای ابتدایی و میانی رو دوست ندارم.
به محض اسپری عطر؛ بوی عود قابل تشخیص هست. باوجود اینکه عود ظاهرا تاپ نت عطر نیست؛ ولی از ابتدا تا انتها در ترکیب بویایی عطر رویال عود کرید وارد میشه. حدود پنج دقیقه بعد بوی گیاه سوسن ختایی (آنجلیکا) به عطر اضافه میشه. حدود نیم ساعت که از شروع اسپری کردن عطر میگذره؛ این عطر خیلی شبیه به عطرهای برند جووی میشه. منظورم از نظر ساختار کلی هست و اونچه که مسلمه شباهتهای ریز اصلا مد نظرم نیست. بعضی از عطرهای برند جووی (مثل لس جوکس سونت فیتس) شامل ترکیبات گیاهی هستند که در کنار ترکیبات عود یا بخور مانند یک بوی خیلی غنی و کنسانتره رو ایجاد میکنند. اینجا هم وضعیت به همین ترتیبه و عود در کنار سوسن ختایی و باریجه بویی رو ایجاد میکنند که از نگاه اول کاملا گیاهی نیست؛ ولی با کمی توجه میشه متوجه بوی گیاهی در عطر رویال عود شد.
از نظر تشبیه بویایی؛ میتونم رنگ این عطر رو به قهوه ای تیره که سبز خیلی تیره ای اون رو همراهی میکنه؛ تشبیه کنم. در این مرحله از هرم بویایی که در واقع در قسمت نتهای میانی هست؛ این عطر تا حدودی شبیه به عطر فیل ان ایگویلز از برند سرجه لوتنز میشه (البته تا حدی) و عطر فیل ان ایگویلز به نظرم به ارغوانی خیلی تیره میزنه ( از نظر تشبیه به رنگ) ولی این عطر به قهوه ای تیره. در قسمت نتهای پایانی هم ساختار کلی عطر همونه فقط یه مقدار کمی عطر به سمت ترشی ( تمر هندی مانند ) حرکت میکنه.
از معدود عطرهای برند کرید هست که از اون خوشم اومد و نتهای تمام مراحل بویایی اون از نظر من دلپذیر بود. خصوصا نت پایانی اش که بسیار خاصه. یکم ترش ؛ با بوی چوبی غنی و عود کاملا سلطنتی.
عطر کوکو نواغ که عطر برگزیده ی جهان در سال 2012 هست؛ از نظر من بویی شبیه به چمبره نواغ از برند الفکتیو استودیو میده. یه حالت آلو مانند رو در 10 دقیقه ی ابتدایی اسپری کردن عطر درش حس میکنم.
جالبه که برعکس عقیده ی اکثر افراد که بوی هلو رو در رتبه ی آخر از هرم بویایی عطر اوردن؛ به نظر من بوی هلو خیلی درش محسوسه و واقعا متعجبم که چطور بوی هلوی بسیار واضحی رو که حدود 10 دقیقه بعد از اسپری عطر استشمام میشه رو بقیه متوجه نشده اند. از نظر من بوی هلو در این عطر در مجموع بوی غالب عطر هست...
در این عطر بوی رز خیلی به تنهایی محسوس نیست بلکه بصورت آکورد با سایر مواد هست و خوشبختانه اون بوی رزی رو که ایرانی ها رو یاد گلاب میندازه در این عطر اصلا وجود نداره.
جالبه که بعد از حدود 45-30 دقیقه صندل به بوی رایحه ی میانی افزوده میشه و به غنا و پختگی عطر بسیار کمک میکنه و عطر که تا قبل از این زمان لایق واژه ی "نواغ" (که به معنی "سیاه" در زبان فرانسوی هست)؛ نیست! با وارد شدن صندل؛ این عطر از Coco Chanel به Coco Noir Chanel تغییر نام میده!!!
این عطر از نظر من بسیار بسیار خوشبوست و برعکس خیلی از عطرهای زنانه؛ اصلا شیرین نیست.
فصل استفاده اش هم بیشتر شبهای پاییزه و نه زمستان و در ضمن عطر روز هم نیست...
در ابتدا حسی شبیه به ادویه پلویی یا آبگوشتی به مشام میرسه. البته نه اینکه حس بدی باشه. یه حس ادویه مانندی در ابتدای کار کاملا شما رو احاطه خواهد کرد. در مرحله ی تاپ نت تنها این حس القا میشه.
در نت میانی ؛ ترنج و زیره وجود داره که در واقع این دو در هم ادغام شدند. کمی هم که از عمر عطر در مرحله ی میانی میگذره؛ بوی چای سیاه خشک و هل به ترکیب فوق اضافه میشه.
در واقع در نتهای میانی در ابتدا با آکوردی از زیره و ترنج مواجه خواهیم شد و بعد از مدتی برگهای خشک چای سیاه و بعد از آن هم هل به عطر افزوده میشن.
البته اگه بخواهم نسبتهایی رو از این ترکیبات در وسطهای عمر نت میانی عطر رو ذکر کنم؛ باید بگم که زیره 60 در صد؛ برگاموت 10 در صد ؛ هل 5 در صد و حدود 25 در صد هم چای سیاه خشک قابل ذکر هستند.
شروع این عطر با یه حالت گرفته و محزونی شروع میشه. یه حالت سرکوب گرایانه داره. انگار کسی بخواهد فریاد بکشه؛ ولی دهانش رو با چسب بسته باشند و این باعث بشه که فقط شما متوجه بشید که این شخص میخواهد چیزی رو ادا کنه. ولی متوجه منظورش اصلا نمیشین. شروع عطر هم یه همچین حس گنگی رو القا میکنه.
بعد از حدود یه ربع؛ اون منگی اولیه تا حدودی (البته تا حدودی و نه کامل) بهتر میشه و عطر یه جورایی شبیه به عطرهایی میشه که بوی غالب انجیر دارن . در این مرحله این عطر من رو به یاد یه عطر از برند جووی پاریس به نام
L’Arbre de la Connaissance
انداخت.
به عقیده ی من باید سلیقه ی بویایی خاصی داشته باشین که به این عطر علاقه پیدا کنید. و معتقدم که اصلا بدون تست برای خریدش اقدام نکنید که ممکنه بعدش قبطه بخورید که ...
من اسانس خالص گل برف رو دارم. این عطر هم تا حد بالای 90 در صد بوی عطر این گل رو میده. اگه بخواهم بویش رو برای شما تفسیر کنم؛ بوی گلهای سفید رو در نظر بگیرید که شیرین شده باشه. برای اکثر مردان ایرانی که عطرهای تلخ رو ترجیح میدهند؛ تست این عطر میتونه برای آنان در دفعه اول استفاده نامطلوب باشه. ولی اگه از مردانی هستید که از عطرهای شیرین هم خوشتون میاد؛ در ضن عطرهای گلی هم اذیتتون نمیکنه؛ میتونید این عطر رو تست کنید. شاید به عطر امضا شما تبدیل بشه...
البته من به هیچ وجه خرید بدون تست رو بهتون توصیه نمیکنم. چون ممکنه اون شیرینی که گل موگه داره؛ برای اکثر مردان ایرانی ناخوشایند باشه. ولی خانمها فکر میکنم که با این عطر بهتر میتونن کنار بیان. چون در عطرهای خانمها از نتهای شیرین بیشتر استفاده شده و حس بویایی آنها به این نوع نت شیرین کاملا عادت داره. در ضمن از نظر من اگه آقایی که از عطر نسبتا شیرین خوشش میاد از این عطر استفاده کنه؛ میتونه خیلی خانمها رو با این عطر جذب کنه. چون همانطور که گفتم این عطر رو بی شک اکثر خانمها میپسندند و از بوییدن اون روی آقایی استقبال خواهند کرد.
عطر آکوا یونیورسالیس؛ عطری است برای فصول گرمتر سال. البته از نظر من بیشتر برای بهار مناسبه تا گرمای شدید تابستون. برای گرمای طاقت فرسای تابستون؛ عطرهایی که احساس سبکی (Fresh) بیشتری رو در فرد ایجاد میکنند؛ توصیه میکنم.
بطور خلاصه این طور میتونم بگم که اگه هدف شما از عطر زدن این هست که خودتان از عطری که زدید لذت ببرید؛ حتما قبل از خرید عطر چندین تست ازش داشته باشید. ولی اگر هدف شما از زدن عطر تنها جلب توجه جنس مخالف هست (و زیاد هم به اینکه خودتون از عطر خوشتون بیاد یا نه بها نمیدین و در واقع عطر رو بیشتر برای دیگران میزنید و نه خودتان!!) میتونین این عطر رو بدون تست کردن _Blind buy- هم خریداری کنید...
با اولین استنشاقی که از عطر میکنید؛ متوجه کل ماجرای عطر خواهید شد: دقیقا بوی گیاهان دریایی میده. سبز. گیاهی. کمی خنک. یکم تند. ولی تندی دریایی داره و اصلا تندی اش بد نیست. البته این بوی گیاهان دریایی؛ اصلا بصورت جلبک خودش رو نشون نمیده. اون حسی رو که کلا از یک دریای تمیز در دید هر کسی در ذهن ایجاد میشه؛ رو تداعی میکنه.
یک و نیم ساعت بعد یکم حس چربی مانند ایجاد میکنه. رنگ عطر رو از نظر بویایی میشه به سبز نه خیلی روشن و نه خیلی تیره تشبیه کرد. رنگ سبزی که البته بیشتر به تیرگی متمایله نه به روشنی. کمی بعد عطر با همون خصوصیات قبلی که داره (گیاه دریایی؛ خیلی کم چرب) یه حس بسیار ریز ترشی هم بهش افزوده میشه.
پخش بوی عطر ماره پاسیفیکو تقریبا زیاده؛ دوام عطر هم خیلی خوبه.
شروع عطر با بوی بسیار خوب نارنگی آغاز میشه؛ که به مقدار بسیار کمتری لیمو اون رو همراهی میکنه. حدود یک و نیم ساعت که ازش میگذره؛ عطر کمی ترش میشه.
و تا حدی این ترشی رو میشه به برگاموت نسبت داد. البته تا حدی؛ و تمام ترشی مختصری که ایجاد میشه به عقیده ی من مربوط به برگاموت نیست و نت دیگه ای باید در این کار دخیل باشه.
اگه بخواهم تشبیهی از این عطر بکنم؛ باید بگم که در نظر بگیرین اواخر خرداد ماه کنار دریاچه ای روی تخت و زیر سایه ی درخت خوابیدین. مناطقی که زیر آفتاب قرار دارند کاملا داغ هستند و اگه چند لحظه در تماس با آفتاب باشین؛ گرما زده میشین. ولی روی تخت و زیر سایه درخت خوابیدین و در آن حال نسیمی در حال وزیدن هست که از حرکت اون نسیم بر روی پوستتون لذت میبرین و دارین به موجهای بسیار ریزی که روی آب دریاچه در اثر باد ایجاد شده نگاه میکنین. کنارتون هم یه لیموناد خنک و ترش تر از معمول هست که هر از چند گاهی یه جرعه نوش جان میکنین. دور تا دور دریاچه هم پر از درخت و سبزه هست. هیچ کوهی هم دیدتون رو در تمام زوایا اشغال نکرده. در ذهنتون هم هیچ دل مشغولی و اضطرابی ندارین...
این فضای ایجاد شده یعنی عطر ویستا سل ماره...
برای من جالب بود که در ابتدا سطور بالا رو نوشتم؛ بعد از اون به بررسی معنای اسم عطر پرداختم. ترجمه ی اسم این عطر از زبان ایتالیایی؛ "چشم اندازی به دریا "هست و دقیقا همونی هست که در پاراگراف بالا به اون اشاره کردم. این برای من خیلی جالب هست که این عطر حس یکسانی رو در افراد مختلف برمی انگیزه و بر اساس این حس؛ عطر رو نام گذاری کردند.
شروع عطر با بوی بهار نارنج هست. بعد از 5 دقیقه؛ پرتقال کم کم اضافه میشه و بوی پرتقال هم خیلی خوب و طبیعیه. بوی مربوطه پوست پرتقال نیست که تلخ باشه؛ بلکه خود میوه ی پرتقاله. متاسفانه این بوی خوب دوام زیادی نداره و دوباره توسط بهار نارنج سرکوب میشه و این بار بهار نارنج با شدت بسیار زیاد شروع به پخش رایحه میکنه. کاشکی اون بوی پرتقال مدت زمان بیشتری دوام داشت؛ ولی حیف که شاید در حد یک ربع بیشتر دوام نداره.
بعد از اینکه بوی پرتقال بطور کامل محو شد؛ باز بهار نارنج شروع به پخش رایحه میکنه. ولی اینبار کاملا متفاوت. در این حالت بهار نارنج یکه تازهست و واقعا از این موقعیتی که بهش دادن سو استفاده میکنه و واقعا می تازونه!!
مسلمه که وقتی رایحه ای بسیار قوی بشه؛ بالطبع پخش بوی زیادی هم داره. البته بوی عطر خوبه در این بازه زمانی؛ ولی باید عاشق بوی بهار نارنج باشید که بتونید با این رایحه در این زمان کنار بیایین.
در مجموع عطری است که بعد از تقریبا نیم ساعت ممکنه اذیتتون کنه و دچار سردرد بشید. پس حتما تست کنید و با شنیدن تعریف از اطرافیان؛ به هیچ وجه اقدام به خرید این عطر نکنید.
در این عطر با بوی غالب برگ انجیر مواجه هستیم. دوستداران عطرهای با بوی غالب انجیر حتما این عطر رو استشمام کنند. با وجود اینکه برگ انجیر در ساختار این عطر؛ از نتهای پایانی محسوب میشه و قاعدتا انتظار داریم که تا حدود یک ساعت اثری از آن حس نکنیم؛ ولی از همان اول بوی انجیر در عطر قابل شناسایی هست. آقای ژان کلود النا در این عطر ازنتهای سرو و برگ انجیر استفاده کرده و یک ترکیب خیلی زیبا از این دو نت رو ارایه میده. اگه دوستان عطر
L’Arbre de la Connaissance
از برند
Jovoy Paris
رو تست کرده باشند؛ در این عطر از انجیر استفاده شده. ولی حسی که انجیر در این عطر به آدم میده؛ یه حسی شبیه به رنگهای ضد زنگ هست وقتی که بر روی سطوح قرار میگیرند و مدتی که طول میکشه تا رنگ مذکور خشک بشه؛ بوی حاصله شبیه به عطر جووی هست. ولی در اینجا استاد النا با تلفیق سایر نتها (که بیشترش سرو هست) با این نت برگ انجیر؛ بویی به مراتب طبیعی تر از این رایحه رو عرضه کرده.
بعد از 30 دقیقه؛ بوی عطر کمی تند میشه که این تندی بیشتر به علت افزایش پخش بوی نت برگ انجیر هست.
این عطر یکی از عطرهایی هست که حتما دوستداران میوه ی کامکوات رو خوشحال خواهد کرد. جهت آشنایی دوستانی که با این میوه آشنا نیستند؛ این میوه از خانواده ی مرکبات و به اندازه ی خرما و به رنگ نارنجی هست که در شمال کشور به مقدار فراوان وجود داره و با پوست خورده میشه.
عطر موسیو لی؛ عطری است ساده. بیشتر عمر عطر با بوی میوه ی قید شده همراه با گل یاس طی میشه. در لحظاتی بوی گل یاس نسبت به کامکوات پیشی میگیره؛ ولی حتی در این زمانهای بخصوص هم باز هم بوی میوه ی کامکوات قابل تشخیصه. در این عطر به نعنا اشاره شده؛ ولی حس خاصی از نعنا در عطر وجود نداره. شاید بشه گفت که خنکی مختصری که در عطر هست مربوط به نعنا باشه.
همانطور که از نام عطر پیداست (باغی در اطراف رود نیل) ما با یک عطری که غالب بویش فلورال هست مواجه هستیم. البته در این عطر که کار استاد مسلم روایح؛ آقای ژان کلود النا هست؛ با هیچیک از نتهای تشکیل دهنده ی عطر بطور مستقیم مواجه نمیشیم و در طول عمر عطر؛ میکسی از روایح هست که به مشام میرسه. در واقع آقای ژان کلود النا در اینجا عطر رو بصورت آکورد کامل ارایه کرده. البته اگه بیشتر بخواهم در این عطر کنکاش کنم؛ شاید بتوان بوی گل نیلوفر آبی رو در این عطر در لحظاتی کشف کرد؛ ولی نتهای عطر؛ همونطور که گفتم اصلا واضح نیست.
بعد از حدود سه ربع؛ عطر یکم بوی تند و تیز پیدا میکنه. حالتی شبیه به اینکه در ساختار کلی عطر فلفل اضافه شده باشه. اگرچه در نتهای عطر به فلفل اشاره ای نشده؛ ولی انگار فلفل میاد و روی سایر روایح قرار میگیره. یعنی بویی که عطر تا قبل از نیم ساعت داشته هنوز وجود داره؛ ولی بوی فلفل مانند اومده و روی سایر روایح قرار گرفته و در صد بالاتری از رایحه رو تشکیل میده. این حالت تیزی برای عطری تابستونی بنظرمن یکم سنگینه و اون حالت شادابی (Fresh بودن) که یه عطر تابستونی باید داشته باشه رو تحت تاثیر قرار میده.
عطر هندوگراس از برند ناسوماتو از نعنا هندی و علف در کنار تنباکو تشکیل شده. کل ساختار عطر همین مواد قید شده هست. کلا هنر الساندرو گوالتری؛ سازنده ی این عطر؛ خلق رایحه ای بخصوص با حداقل مواد هست. سبک کارهای ایشون از دیدگاه من؛ سادگی و خلاقیت در کنار رو راست بودن با مصرف کننده هست. به این معنی که در اکثر محصولات گوالتری از حداقل مواد ممکن استفاده کرده اند و سادگی خاصی در شیشه ها و بسته بندی عطرهای این برند وجود داره و نیز اینکه خیلی رو راست با مردم عطرش رو نام گذاری میکنه و از گذاشتن اسمهای غیرمعقولانه ای که بعضی از برندها روی عطرشان میزارند؛ پرهیز میکنه و در واقع به نظر من این روان نام گذاری کردن عطرها یک احترام به شخصیت مصرف کننده هست. نمونه ای از این مورد رو در همین عطر میتونیم ببینیم:
اسم این عطر به فارسی؛ "علف هندی" هست. خوب؛ با کمی دقت به اسم عطر و بدون نیاز به داشتن اینترنت و خواندن عناصر سازنده ی عطر میتوان حدس زد که این عطر از یک نوع علف به همراه نعنا هندی (پاچولی) تشکیل شده. پس با توجه کردن به این نکات ساده میشه تا درصد بالایی از دقت؛ عناصر اصلی عطر رو شناسایی کرد و در صورت دوست داشتن این عناصر در عطر؛ حدس زد که این عطر میتونه برای من نوعی مناسب باشه یا نه. (نمونه های دیگر این صداقت با مصرف کننده در نام گذاری عطرهای این برند رو میشه در عطر ابسینت؛ دورو؛ و نیز بلک افغانو پیدا کرد).
در هر حال؛ عطر هندوگراس؛ عطری است سبز که در بستری از تنباکو قرار داره. به این معنا که شما با استشمام کلی عطر اولین برداشتی که میکنید؛ بویی سبز مانند به همراه پاچولی هست. البته اگه باز با دقت بیشتری عطر رو ببویید؛ این بار متوجه میشید که بستر این عطر تنباکو هست. در واقع زیرساخت این عطر تنباکو هست.
این مسئله رو با یه مثال ساده بیشتر توضیح میدم: در یک کامپیوتر موقعی که روشنه؛ چندین برنامه در یک زمان باهم کار میکنند و شما میتونید با هر کدام از این برنامه ها تعامل داشته باشید و وجود اون برنامه ی بخصوص رو کاملا درک میکنید. ولی به احتمال خیلی زیاد متوجه اون برنامه ی اصلی که سایر برنامه های کاربردی از به اصطلاح صدقه سری این برنامه دارن به حیاتشون ادامه میدن؛ نیستید ودر واقع همون برنامه ی ویندوز و کرنل مربوطه هست که زیرساخت سایر برنامه های کاربردی هستند.
در اینجا هم تقریبا همینطوره. هندوگراس از برند ناسوماتو؛ به ظاهر عطری است سبز و با نت غالب پاچولی. ولی تنباکوی کاملا خشک در بستر این عطر حکمفرمایی میکنه و کل سنگینی عطر روی دوش این نت تنباکویی قرار داره و با وجود اینکه تنباکو در این عطر وجود داره؛ اصلا عطری برای فصول سرد سال نیست. چون نت غالب نیست و ساختاری زیربنایی داره
نکته ای که در اینجا باید قید کنم اینه که گیاه پاچولی به طور طبیعی؛ یک تیزی بخصوصی داره که شاید این رایحه رو برای خیلی از افراد نامطلوب میکنه. در اینجا آقای گوالتری با شناخت کامل از این نکته؛ اون بوی تیزی رو که در پاچولی داره رو گرفته ولی به ساختار بویایی پاچولی آسیبی نرسونده که بنظر من این یک شاهکاره که در واقع زیبایی رایحه ی نعنا هندی رو بدون داشتن اون تیزی تونسته کامل حفظ کنه و عطری این چنین خوش رایحه ساخته. واقعا باید به ایشون گفت: دست مریزاد!!
در ابتدای اسپری عطر؛ بویی که فقط بصورت تکی وجود داره و هیچ نتی در کنارش نیست؛ وتیور هست. وتیور در اینجا کاملا حس خاکی داره. انگار خاکی رو که در هوا پراکنده شده باشه دارید استشمام میکنید. 5 دقیقه بعد روایح سیتروسی بصورت خیلی ملایم اضافه میشوند و در این حالت باز هم بوی غالب همان وتیور هست.طراح این عطر استاد مسلم رایحه ها؛ آقای دومینیک روپیون هست. این شخص یکی از برترین افراد حال حاضر در جهان هست که دانش مواد اولیه بسیار بالایی داره و در جهان عطر سازی کمتر کسی همچون وی به دانش مواد اولیه تسلط داره.
آقای دومینیک روپیون در اینجا ابعاد مختلف گیاه وتیور رو به تصویر کشیده:
در ابتدا حالت خاکی صرف وتیور را مشاهده میکنید که نوعی از وتیور هست که در هندوستان میروید. سپس این حالت خاکی خیلی غلیظ و واضح فروکش میکنه و یه حالت سبک خاکی مانندی رو ایجاد میکنه که نمونه ای است از وتیور ماداگاسکاری و در نهایت هم در این عطر شما با حالت کاملا چوبی وتیور روبرو خواهید شد که خاص وتیور سریلانکایی است. سیر طبیعی عمر عطر در تمام مراحلش شامل گیاه وتیور به ترتیبی که ذکر شد هست؛ و گروههای بویایی چون سیتروسی در کنار این رایحه ی اصلی خودنمایی میکنند.
البته اینجانب آگاه نیستم که استاد روپیون آیا از وتیورهای کشورهای مختلف در ساخت این عطر بهره برده؛ یا با توجه به چیره دستی مسلمی که داره؛ نتهایی رو خلق کرده که القا کننده ی گونه های دیگر از این گیاه باشه...
برای من جالب بود که یک عطری شروعش با بوی عود مانند باشه. رایحه ی عود معمولا به علت اینکه دیرتر از سطح پوست تبخیر میشه؛ بیشتر در نتهای میانی و بخصوص در نت پایانی عطرها بکار میره ولی در اینجا از همون ابتدا یک رایحه ی عودی نرم به مشام میرسه؛ البته عودی که کاملا برای فصول گرم سال اصلاح شده. در کنار این عود؛ بوی سیتروسی ناواضحی قابل تشخیصه.
بعد از یک ربع بوی عود خیلی خیلی افت میکنه و عطر به سمت سیتروسی شدن حرکت میکنه. کم کم که از عمر عطر سپری میشه؛ بوی میوه ی یوزو بیشتر میشه و اون حالت سیتروسی کلی کمتر میشه. میوه ی یوزو بوی خیلی خاصی داره و اگه بخواهم اون رو به میوه ای که کمی برای همگان قابل تصور باشه تشبیه کنم؛ میتونم به میوه ی به تشبیه کنم. البته اون گسی که در میوه ی به وجود داره در اینجا هم به مقدار خیلی کمی وجود داره که بعلت رایحه ی ی یوزو هست. عطر در این مرحله؛ من رو یاد عطری از برند پرفیوم دی امپایر به نام یوزو فو انداخت. نت میانی عطر لووه اسپرت شبیه به نت میانی یوزو فو هست و تقریبا همون فضا رو القا میکنه.
در ابتدا عطر با رایحه ای خیار مانند شروع بکار میکنه. رایحه ی خیار حس جالبی در فرد القا میکنه؛ چون کمتر عطری هست که از این رایحه در اون بصورت غالب در نتهای ابتدایی استفاده شده باشه. بعد از مدتی رایحه ی گلها به عطر افزوده میشه و البته بیشتر این رایحه ی گلها مربوط به گل مریم میشه. هر چه که از عمر عطر میگذره رایحه ی گل مریم واضح تر میشه ورایحه ی خیار محوتر. بطوریکه این عطر که ترجمه ی اسمش "لذیذ یا خوشمزه باش" هست از ابتدا که عطری گورماند یا خوراکی بود؛ به عطر فلورال تغییر ماهیت میده و دیگه برازنده ی اون اسم (لذیذ یا خوشمزه باش) نیست.
در واقع در این عطر یک جورایی از چشایی به بویایی رسیدیم . پخش و ماندگاری عطر هر دو در حد متوسط رو به پایین هست.
ظاهر عطر شبیه به سیب سبز هست و در نتهای عطر هم به سیب سبز اشاره شده. البته به نظر من نت سیب سبز خیلی در عطر مشهود نیست و اون حالت ترشی که در نتهای میانی عطر به مقدار کمی وجود داره؛ شاید به نوعی بشه به سیب سبز تشبیه کرد...
عطر اوامو در ابتدا با بوی محسوس برگ بو پخش رایحه میکنه. برگ بو کاملا در نتهای ابتدایی عطر واضح هست. حدود 15 دقیقه بعد؛ لیمو و سروکوهی در یک لحظه وارد میشوند. خیلی جالبه که حضور این دو؛ آکورد خیلی زیبایی رو بوجود میاره که سروکوهی یک حالت تیزی گیاهی مخصوص به خودشو داره و لیمو هم در کنارش خودنمایی میکنه.
بعد از 2 ساعت که عطر رو میبویید؛ واقعا شگفت زده میشید. به قدری استادانه روی نتهای عطر کار شده که من رو متحیر کرد. هنر عطر سازی لورنزو ویلورسی اینجا خودش رو نشون میده. اگه بخواهم هنر مندی ساخت این عطر رو با یک مثال بیان کنم به این مورد میتونم اشاره کنم که در نظر بگیرید چند تا آشپز رو که مواد اولیه لازم برای درست کردن قرمه سبزی رو به آنها بدهید؛ هر کدوم یک محصولی رو به عنوان قرمه سبزی درست میکنند. که فقط یکی از اونها هست که عطر و طعم فوق العاده ای داره. با اینکه همشون یک محصول هستند؛ ولی فقط یکی هست که از هر جهت باب میل انسان خواهد بود.
اینجا هم دقیقا همینطوره؛ لورنزو ویلورسی در نتهای میانی اثری شاهکار خلق کرده. از عناصری همچون میخک؛ برگ بو؛ فلفل؛ سروکوهی؛ آویشن و خزه بلوط چنان آکوردی ساخته که واقعا بینظیر هست و من کمتر در عطری این توازن روایح رو تجربه کرده بودم.
یک موردی که من در مورد عطرهای نیش خیلی دوست دارم این هست که در کنار کیفیت بالای روایح و خاص بودن رایحه عطر؛ به ظاهر عطر هم به نحو بسیار زیبایی توجه شده و به نوعی بین نوع رایحه عطر و بسته بندی و شیشه ی عطر رابطه ی منطقی وجود داره. وقتی که به نتهای پایانی عطر اوامو میرسیم؛ بویی که ایجاد میشه؛ دقیقا هم رنگ با شیشه ی عطر هست. در واقع در نتهای پایانی عطر؛ میتونید دقیقا رنگ عطر رو به سرمه ای نسبتا روشن تشبیه کنید.
به عقیده ی من این عطر بیشتر برای فصل بهار و پاییز مناسبه تا تابستون. چون که حالت شادابی اون زیاد نیست. البته عطرنسبتا شادابی هست؛ ولی نه اینکه در حدی که بشه گرمای طاقت فرسا رو با این عطر سپری کرد و بخصوص برای ماههای تیر و مرداد باید به گزینه هایی شادابتر فکر کرد.
در ابتدا؛ بوی گیاه رزماری در عطر کاملا مشهوده. از نظر من بوی رزماری برای شرکت کردن در نتهای عطر بصورت غالب و به اصطلاح معروف بولد حس خوبی رو ایجاد نمیکنه. حضور رزماری در عطر بصورت غالب یک حس تندی و تقریبا گزنده ایجاد میکنه. تا حدود ۲ ساعت بوی مشهود در عطر کول واتر؛ رزماری هست و نتهای دیگه در کنارش فقط به مقدار خیلی کمی عرض اندام میکنند.
بعد از اینکه وارد نتهای میانی عطر میشیم؛ خوشبختانه بوی رزماری از بین میره و تا آخر عطر هم دیگه خبری ازش نیست. از این به بعد هست که کول واتر؛ کول واتر میشه. یعنی کول واتر شهرت جهانی اش رو مدیون از اینجا به بعد میدونه و از این نتهای میانی به بعد هستند که این عطر رو تا این اندازه مشهور و عامه پسند کرده.
در ساختار میانی عطر به نتهای فلورال اشاره شده. در حالیکه در این مرحله نتهای فلورال خیلی مشهود نیست و به عقیده ی من عطر در این مرحله از نت میانی به نت پایانی سریع شیفت میکنه. بوی کهربا در کنار خزه بلوط و نعنا بویی بسیار بسیار کم شیرین و دریایی مانند ایجاد میکنه. مثل بویی میمونه که در ساحل دریایی که تمیز و عاری از لجن باشه (و یک نسیم ملایمی هم در حال وزش باشه)؛ حس میکنید.
افراد زیادی این عطر رو به عطر گرین آیریش از برند کرید تشبیه کرده اند. این عطر درست در ابتدای نتهای میانی به علت اینکه هنوز نتهای ابتدایی کامل حذف نشده اند به مقدار خیلی زیادی شبیه به گرین آیریش میمونه. ولی وقتی که عطر به مرحله ی پایداری خودش در نتهای میانی و پایانی میرسه؛ به مراتب از عطر گرین آیریش خوشبو تر و قابل قبول تر میشه و با توجه به اختلاف قیمت بارز این دو عطر با هم؛ کاملا هویداست که انتخاب ارجح با کول واتر خواهد بود.
در شروع و درست در ابتدای اسپری کردن عطر ارولفا، بویی که جلب توجه میکنه؛ بوی طالبی هست که البته دوام این بو زیاد نیست و من رو در این مرحله ی کوتاه؛ یاد عطر اسکیپ از برند کلوین کلین انداخت. بعد از مدتی نسبتا کوتاه؛ برگاموت و لیمو بویی ترش و مرکباتی ایجاد میکنند که این حس رو به شخص دقیقا القا میکنه که این عطر برای فصول گرم سال طراحی شده. سپس عطر یک حالت ترش و شوری پیدا میکنه. البته شوری خیلی واضح نیست و در فاصله ای از سایر روایح قرار داره.
وقتی که نوبت به نتهای میانی عطر میرسه؛ عطر بسمت شیرین شدن حرکت میکنه. خیلی جالبه که برندهای معتبر جهان؛ محصولات مختلفی رو که ارایه میدن بهم به نحوی ارتباط دارند. مثلا این مورد رو میشه در مورد برند آمواج مثال زد که نت میانی دو عطر مموا و اینترلوده شبیه به هم هستند. این قضیه در اینجا هم صادقه. نت میانی عطر ارولفا ؛ بسیار شبیه به نت میانی
عطر سیلور مانتین واتر از برند کرید هست. هر دو بویی خامه ای و غنی و شیرین شده
دارند. (با وجود اینکه وجه شباهتی در ظاهر بین نتهای میانی این دو عطر وجود نداره ). پخش بوی این دو عطر در مرحله ی نت میانی هم دقیقا مثل همه . هر دو به این مرحله که میرسن پخش بوی بسیار قوی پیدا میکنن. ارولفا (و نیز سیلور مانتین واتر) نت میانی طولانی دارند. ارولفا در مرحله ی نتهای میانی برخلاف نت ابتدایی بوی کاملا تابستانی نداره و بیشتر برای بهار مناسبه. به همین علت نمیشه در مورد این عطر بطور قطع و یقین نظر داد که عطر برای بهار مناسب هست یا تابستون؛ و در کل باید گفت که عطری بهاره؛ تابستانه هست!!
در مرحله ی نتهای پایانی؛ عطر تغییرات محسوسی نمیکنه و کم کم ضعیف میشه.
در مجموع باید گفت که ارولفا عطری است که پخش بوی متوسط در مراحل ابتدایی و پایانی و پخش بوی خیلی قوی در مرحله میانی داره و طول عمر عطر هم من رو شگفت زده کرد. برعکس اکثر نظراتی که طول عمر عطر رو در حد متوسط میدونن؛ ولی این عطر بر روی پوست من مدت زمان زیادی قابل تشخیص بود
در ابتدای اسپری؛ بویی که به مشام میرسه حالتی شبیه به این داره که در داخل یک مغازه ی سبزی خرد
کنی هستید و سبزیهایی که زیاد هم آبدار نیستند و خرد شده اند رو دارید میبویید.
بعد از گذشت مدتی بوی تند فلفلی به ترکیب اضافه میشه و عطر رو در 30 دقیقه ی اول استفاده کمی تند میکنه. که خوشبختانه این تندی زیاد طول نمیکشه و فقط در مرحله ی نتهای ابتدایی عطر باقی میمونه و دیگه نت فلفلی بعد از نیم ساعت تقریبا از صحنه خارج میشه.
درمرحله ی نتهای میانی؛ بوی عطر به مرحله ی ابتدایی برمیگرده
(البته منظورم بوی گیاهی هست و نه اینکه کاملا نتهای ابتدایی به مشام برسن)
ولی دیگه اون حالت سبزی مانند رو نداره و به لیمو ؛ بنفشه یک آکوردی رو ایجاد میکنن که خیلی ملیح هست و باعث میشه که عطر خیلی از این مرحله به بعد خوشبو بشه. آکورد حاصله طوری هست که شما هم میتونین با دقت زیاد بوی تک تک نتهای به لیمو و بنفشه رو تشخیص بدین؛ و هم این رایحه ی مذکور بصورت میکس با یکدیگر بویی ایجاد میکنه که مثل یک آهنگ سافت راک که گوش شما رو نوازش میده؛ یک احساس آرامش رو به شما هدیه میده.
در مرحله ی نتهای پایانیعطر؛ رایحه ی قبلی حفظ میشه و گیاه خس خس یا همون وتیور خودش رو نشون میده. خس خس خودش رو در اینجا با بویی نسبتا شاداب نشون میده و حالت خاکی مانند زیاد محسوس نیست. دوستانی که عطر گری وتیور از برند تام فورد رو تست کرده اند؛ متوجه منظور من در این مرحله حتما خواهند شد که یک بوی سبک بال ؛ آزاد منش و نسبتا شاد در اثر ورود خس خس ایجاد میشه.
در مجموع میتونم مراحل بویایی این عطر رو به این صورت تشبیه کنم که در نیم ساعت اول مثل حرکات پی در پی شلاق در هوا هست که یک حرکت بالا و پایین (سینوسی) و رفت و برگشت رو ایجاد میکنه و این حرکات اغتشاش آمیز حضور فلفل در صحنه رو بیان میکنه . با ورود نتهای میانی؛ اون ضربات شلاق مانند ضعیف و ضفیفتر میشن و در نهایت با ورود وتیور به صحنه؛ آرامشی که در مرحله ی نتهای میانی ایجاد شده بود؛ جای خودش رو به یک آرامش وصف نشدنی و بدون نقص میده.
این عطر از نظر طراحی و ظاهری بنظر من یک ایراد و یک حسن داره:
ایرادی که از نظر من وجود داره؛ رنگ خود عطر هست. رنگ عطر آبی متمایل به سبزه. در حالیکه تصویر سازی ذهنی که از این عطر در ذهن مخاطب ایجاد میشه؛ بیشتر به رنگ سبز میخوره تا رنگ آبی.
حسن این عطر هم از نظر طراحی و ظاهری این هست که معنی این عطر به فارسی "ضرب وشتم" میشه. شما در ظاهر عطر هم میتونید قسمتی رو که شبیه به شلاق هست ببینید که یک هماهنگی خوبی با اسم عطر ایجاد کرده و تشبیهی رو هم که من در فوق از این عطر نوشتم رو میتونه بهتر به ذهن خواننده ی این نقد انتقال بده و تثبیت کنه...
من مدتی قبل مصاحبه ای رو که با خانم سونیا کنستانت عطار معروف فرانسوی انجام شده بود رو میخوندم. در قسمتی از اون مقاله از خانم کنستانت پرسیده شده بود که بنظر شما خوشبوترین ماده اولیه چه ماده ای است؟ در جواب هم وی گفته بود که "آمبروکسان". من بعد ازاین مقاله ترغیب شدم که در مورد این ماده بررسی هایی انجام بدم و متوجه شدم که ماده ای سنتتیک هست که ازگیاه مریم گلی استخراج میشه و بویی که داره تا حدی شبیه به کهرباست و در واقع فرم سنتتیک کهربا هست. در ضمن این ماده بیشتر به عنوان فیکساتیو یعنی نت نهایی در عطر استفاده میشه و کمتر در نتهای ابتدایی و میانه عطرها حضور داره.
در عطر ساواژ از برند کریستین دیور؛ این ماده عنصر اصلی عطر هست. اگه شما کلیپ رسمی تبلیغاتی این عطر رو دیده باشید؛ یه یاد دارید که از خارج شهر و خاک و کندن زمین و نیز حیوانی شبیه به بوفالو صحنه هایی رو نشون میده. حال و هوای این عطر دقیقا همینه. یک حس خاکی؛ زمینی؛ غنی رو این عطر به تصویر میکشه. در ضمن آمبروکسان چون بویی حیوانی داره؛ در این کلیپ و در دو صحنه ی کوچک این مورد با بوفالو و گرگ تداعی میشه.
ساواژ همچنان که قبلا اشاره کردم از آمبروکسان به عنوان رایحه ی غالب بهره میبره. این رایحه همانطور که اشاره کردم بیشتر به عنوان فیکساتیو در عطرها استفاده میشه و اینکه این ماده رو از تقریبا ابتدای عطر استشمام کنید؛ چیز تقریبا جدیدی هست. در واقع نقشی که این ماده در ساختار عطر در اکثر مواقع ایفا میکنه؛ همچون سازهایی با صدای بسیار بم در یک کنسرت هست. شما در یک کنسرت تقریبا اصلا به صدای سازهای بم توجه یی نمیکنید و آنچه که بیشتر جلب نظر شما رو میکنه؛ ملودی و سازهایی هستند که نتهای زیر رو تولید میکنند و این سازهای بم در واقع مانند بستری هستند که اجازه میدن که سازهای دیگه خودنمایی کنند و غنا و تونالیتی موسیقی رو افزایش میدن.
حالا در مورد آمبروکسان هم دقیقا این مورد صادقه. آمبروکسان به عنوان یک فیکساتیو در اکثر عطرها کمک میکنه که عطر غنای خاصی بگیره و اینجا هم همین نقش رو ایفا میکنه. ولی از ابتدای کار تا نت پایانی.
با توجه به بوی سنگینی که عطر ساواژ داره؛ شخصا استفاده از اون رو در فصول سرد سال ترجیح میدم و در بهار هم بنظر من قرار گرفتن این عطر روی پوست؛ حس خیلی سنگینی رو به شخص القا میکنه . تابستون هم که دیگه حساب کارش کاملا مشخصه!!
همانطور که از اسم عطر (که به معنای سرخس هست) مشخصه؛ این عطر در گروه فوژه آروماتیک قرار داره. پس قاعدتا ما باید انتظار بویی گیاهی؛ کمی تلخ و کمی سبز رو داشته باشیم. در اصل هم همینطوره. ولی در عطر براکن با یک یورش تلخی زیاد عطر مواجه میشیم؛ بطوریکه این حجم تلخی زیاد؛ عملا جای اکثر روایح دیگه رو میگیره. البته رایحه فوژه در این عطر در پس زمینه هست. بطوریکه میشه گفت که 75 درصد از رایحه ی ابتدایی عطر براکن رو تلخی شکل میده و 25 درصد آن روایح فوژه هست. البته باید قید کنم که همین 25% عامل تحکیم بخشی برای ساختار کلی عطر هست. یعنی سنگ بنای این عطر رو همین 25 در صد تشکیل میده و اون 75 درصد برروی این فونداسیون بنا نهاده شده.
در واقع برند آمواژ با عطر براکن یک ساختار شکنی در طبقه بندی عطرهای فوژه ایجاد کرده و در صدد نو آوری شده. در واقع خواسته که با همان عناصر اصلی در ساخت عطرهای فوژه یک عطری رو ارایه کنه که در عین داشتن ته مایه عطرهای این گروه یک تلخی خاصی رو به نتهای مربوطه اضافه کنه.
از نظر پخش رایحه و ماندگاری باید بگم که این عطر نیز همچون اکثر کارهای دیگه از برند آمواژ؛ هیچ مشکلی در این دو مورد نداره.
ابتدای شروع عطر با بویی خاکی و گس آغاز میشه. بوی خاکی مربوطه مثل خاک خشکی هست که توی هوا پراکنده هست و اصلا مثل بوی خاک بارون خورده و مرطوب رو نمیده. گسی هم که داره در ابتدای کار و تا 1.5 ساعت خیلی زیاده.
این حس خاکی و گس بودن عطر تا 1.5 ساعت ادامه پیدا میکنه و بعد از اون عطر بویش تغییر میکنه و به سمت سبز بودن حرکت میکنه. وتیور گرلن در این مرحله بویی نسبتا شاداب؛ گیاهی؛ کمی سبز پیدا میکنه. البته سبز بودن عطر در این مرحله اصلا بصورت خیس و آبدار نیست. یه جورایی مثل اون حالت سبزی هست که گیاهان در ابتدای اردیبهشت که تازه شروع به رشد کردند داره. و در واقع هنوز بوی گیاهی خیلی جوان (و نه کامل شده و رسیده رو مثل چیزی که توی تیر وجود داره) رو در این حالت میده. در این مرحله از نت میانی بوی عطر تا حدی شبیه به عطر بی من از برند تیری موگله میشه.
در مجموع وتیور گرلن عطری هست که هر چی که از شروع پروسه ی بویایی عطر میگذره؛ خوش بو تر میشه و از ابتدا که بوی خیلی جذابی نداره (ولی خیلی خاصه)؛ در نهایت به یه عطر دوست داشتنی تبدیل میشه.
هر فردی که یک عطر نیش رو تهیه میکنه؛ یه هدفی رو در ذهنش در نظر داره. یا اینکه رایحه ی واقعا خاص و تک و یا کیفیت ساخت بالای نتهای عطر و طبیعی بودن ساختار کلی نتها و یا دوام و یا پخش بوی مناسب و یا حتی طراحی ظاهری زیبا و دلفریب.
این عطر هیچکدوم از موارد فوق رو نداره! عطری هست بشدت عامیانه و با رایحه ی تکراری.
در ابتدا عطر به مقدار کمی شیرین هست و در کنار آن یه بوی ملایم گلی هم وجود داره. کمی که میگذره؛ این رایحه ی شیرین و خامه ای حالت پختگی و جاافتادگی پیدا میکنه که علتش میتونه به خاطر افزوده شدن صندل باشه که بستر این رایحه شیرین رو مستحکم میکنه. شیرینی عطر در تمام مراحل عمر عطر به خاطر وجود لوبیای تونکا (و به مقدار کمتری در مراحل میانی و پایانی نتهای عطر صندل) هست.
در مجموع رایحه ی کلی عطر تغییرات زیادی نمیکنه و فقط گل آفتاب گردان کم کم به ترکیب افزوده شده و یه بوی ملایم؛ گلی؛ کمی شیرین و خامه ای رو در مجموع ایجاد میکنه.
اپوس 7 دو نوع فضای بویایی رو در مجموع ایجاد میکنه. تا حدود یک ساعت اول نتهای سبز و ادویه ای و بعد از آن نتهای سبز و بالسامیک.
در نتهای ابتداییش شنبلیله و گیاه باریجه را به یدک میکشه. بوی شنبلیله خیلی کنترل شده است و حالت خیس نداره و بیشتر اون حس سبز بودن رو منتقل میکنه. حدود 3 دقیقه پس از شروع؛ هل در بستر عطر شروع به پخش رایحه میکنه؛ که البته تشخیص اون یه مقدار مشکله ولی کاملا بوی زیبای هل رو میشه در نتهای ابتدایی عطر تشخیص داد. پس از حدود 10 دقیقه از شروع عطر؛ بوی عود به عطر اضافه میشه. بوی عود بسیار حالت مرموز و تاریکی به عطر می بخشه. بوی عود در کنار گیاه ناگارموتا که در اصل در هندوستان رشد میکنه و گونه ای از پاپیروس هست؛ بوی بخصوصی رو ایجاد میکنه. یه حالت خاص نافذی که انگار راه خودش رو در نای و نایژکهای انسان داره باز میکنه و با سماجت تمام وارد کل سیستم تنفسی انسان میشه.
اگه دوستان با عطر تیمبوکتو از برند لاغتیزان پارفیومر آشنا باشند؛ متوجه عرض من در این مورد میشن. در تیمبوکتو گیاه پاپیروس حالت عود مانندی داره و یک بوی نافذی رو ایجاد میکنه.
قضیه در مورد اپوس هفت نیز کاملا صدق میکنه. گیاه ناگارموتا که گونه ای از پاپیروس هست؛ در ایجاد اون حالت نافذی که در گیاه هم گونه اش در عطر تیمبوکتو وجود داره؛ نقش بخصوصی رو در اپوس 7 بازی میکنه.
اگه بخواهم بوی این عطر رو در مجموع به یک رنگ تشبیه کنم؛ رنگی که انتخاب میکنم سبز خیلی خیلی تیره خواهد بود که دقیقا بیان کننده ی خصلت اپوس هفت هست.
اپوس هفت در مجموع عطری است سبز؛ تاریک مرموز با تغییرات نت بسیار محدود که فقط برای فصول سرد سال و ترجیحا برای زمستان (ونه حتی پاییز) قابل استفاده هست.
Narciso Rodriguez for Him Bleu Noir
در این عطر از نتهایی مثل کهربا و آبنوس و مشک استفاده شده است. این نتها؛ در ظاهر عطر رو به سمت زمستونی شدن سوق میدن. خود من با دیدن نتهای عطر گفتم که خوب معلومه که این عطر عطری هست برای فصول خیلی سرد سال. حتی آبان و آذر هم نه! بلکه دی که سردترین ماه ساله!! ولی پس از استفاده از عطر سورپرایز شدم.
هر شخصی که کمی در مورد نتهای عطر مطالعه داشته باشه؛ با دیدن نتهای این عطر میگه که به احتمال خیلی زیاد این عطر برای فصول سرد ساله. ولی وقتی که خودش این عطر رو امتحان میکنه و چندین بار میپوشه؛ تازه متوجه میشه که نخیر! با عطری تقریبا مفرح (به اصطلاح عامیانه همون Fresh) روبرو هست. در واقع نتهای عطر طوری با هم ترکیب شده اند که یک آکورد درست کرده اند که عطر رو به سمت بهاره (تابستانی) شدن سوق میده و بویی تقریبا شاداب و کمی صابونی و شایدم در حدودی بشه گفت تمیز ایجاد میکنه و البته باز هم شما میتونید بوی مشک رو تقریبا بطور واضح در اکثر طول عمر عطر استشمام کنید.
Vista Sul Mare Linari for women and men
Vista Sul Mare Linari for women and men
با تشکر...
L'Eau Bleue d'Issey Pour Homme
نکته ای که در مورد این عطر وجود داره این هست که ممکنه که برای اکثر افراد عطر سنگینی باشه و باعث سردرد بشه. شخصا بنظرم عطر خیلی خوبیه و برای فصول گرم سال هم طراحی شده؛ ولی سنگینی زیاد عطر آدم رو یاد عطرهای مخصوص فصول سرد سال میندازه...
Fate for Men Amouage for men
خواهش میکنم جناب آقای وظیفه. و ممنون از اینکه عطر Philtre Ceylan رو معرفی کردین.
چشم. در اسرع وقت سعی میکنم که عطر مربوطه رو تست کنم....
Fate for Men Amouage for men
عطر فیت عطری است با ساختار بویایی ساده و از تغییرات نت بویایی زیاد در این عطر خبری نیست
پخش رایحه متوسط رو به بالایی داره و عمر عطر هم که دیگه مثل اکثر کارهای برند آمواژ جای هیچ حرفی رو باقی نمیزاره و بالای 12 ساعت ماندگاری داره
Patchouly Nosy Be Extrait Perris Monte Carlo for women and men
این عطر در شروع استفاده؛ بوی شدید الکلی میده. البته نه الکل معمولی که اکثرا تصور میکنن. منظور کلی از الکل اکثرا الکل اتیلیک هست؛ در حالیکه این عطر در شروع استفاده بوی الکل متیلیک میده . بوی شدید الکل زیاد ادامه پیدا نمیکنه و بویی ادویه مانند به الکل اضافه میشه. البته در این مرحله بوی الکل کامل از بین نمیره. بعدا از حدود سه ربع بوی کاکائو اضافه میشه و وقتی که یک ساعت و ربع از عمر عطر میگذره؛ بلاخره بوی الکلی بطور کامل از بین میره و عطر با خودش بلاخره به آشتی میرسه. از این به بعد بوی عطر تغییر محسوسی نمیکنه و همون بوی کاکائویی خودش رو حفظ میکنه.
بوی این عطر در مرحله ی نتهای میانی و پایه؛ بسیار شبیه به عطر
L'Instant de Guerlain pour Homme
میشه و فضایی که ایجاد میکنه تا حد بالای ۹۰ درصد شبیه به عطر ذکر شده میشه.
پخش بوی ملایمی داره و دوامش هم متوسط رو به پایین هست.
B Men Thierry Mugler for men
علی رغم اینکه اکثرا این عطر رو مناسب فصول سرد سال میدونن؛ به عقیده ی من این عطر بیشتر مناسب فصل بهار هست
Cedre Serge Lutens for women and men
عطر سدر از برند سرج لوتنز عطری است که ظاهرا یونی معرفی شده؛ ولی به نظر من خیلی بیشتر به سمت زنانه تمایل داره. البته برای آقایانی که میخواهند یه عطر سبک گلی رو در روزهای بهاری تجربه کنند میتونه انتخاب خاصی باشه.
French Lover Frederic Malle for men
در ابتدای اسپری؛ حجم فوق العاده فلفل مانع از بوی کردن موضع به طور کامل میشه. البته این بو 15 ثانیه بیشتر طول نمیکشه و بعد باریجه سریع جای فلفل رو میگیره. 2 دقیقه از طول عمر عطر میگذره که این تاپ نوت به کار خود پایان میده و عطر وارد مرحله بعدی عمر خودش (نت میانی) میشه. در این حالت در ابتدا گیاه آنجلیکا (یا همون سنبل خطایی) کاملا غالب هست و بتدریج خس خس به این بو اضافه میشه و همراهی اون با سدر بویی که خیلی خیلی کم به ترشی تمایل داره رو ایجاد میکنه.
بعد از 40 دقیقه؛ بوی عطر بسیار شبیه به عطر اونتوس از برند کرید میشه. و یک ساعت بعد از اینکه عطر رو اسپری کردید؛ بوی بسیار ملایم بخور عطر رو به کمال خودش میرسونه.
این عطر بنظر من انتخاب بسیار مناسبی برای بهار هست. واقعا ساخته شده برای فصل بهار و با شرایط آب و هوایی اون زمان یه هارمونی بسیار قویی رو ایجاد میکنه.
Fuoco Infernale Linari for women and men
البته نمیدونم چرا؛ ولی منو یکم یاد "Gray Vetiver, Tom Ford" میندازه. یه جورایی شبیه اونه. ولی به نظرم بوی فوکو اینفرناله "نارنجی" تر هست.
معنای اسم این عطر از زبان ایتالیایی "آتش دوزخ" هست. فکر میکنم اسمش خیلی بی ربط هست و اصلا بیان گر ذات عطر نیست!
Dunhill Alfred Dunhill for men
دانهیل قهو ه ای عطری است با پخش بو و ماندگاری متوسط.
Oxygene Homme Lanvin for men
فقط نقطه قوت این عطر بوی مطبوعی هست که تا حدی! میتوان با دقت کردن زیاد متوجه آن شد....
La Collection Vetiver for men
Pegasus Parfums de Marly for men
Timbuktu L`Artisan Parfumeur for women and men
Le Jardin de Monsieur Li
Santal Royal Guerlain
La Collection Vetiver for men
اگه به بوی وتیور علاقه دارید؛ یکی از نمونه های عالی اون رو میتونید در عطر Tom ford, Gray Vetiver استشمام کنید که واقعا نافذ و جذابه...
Histoires de Parfums 1826 for women
La Collection Vetiver for men